خداوندا من امروز را به نامت / کنم آغاز و گویم آن عطایتسلام . می دونم که یک زره وزن بندی اش نا منظمه ولی بازهم شعر هست.ای دوست به یاد کربلا دل ها دگرگون می شوند / وز یاد آن طفل صغر یاران جگر خون می شوندای صاحبا بر خود مکش این جور غم را هر طرف / چون تو دگر جا هم روی باز هم دلت خون می شوداز یادگار کربلا من مانده ام با سیل غم / پس تو ببین این یادگار هرشب چه دلخون می شودمن دیده ام با چشم خود آن سیل خوناب روان / چونکه به هر سو بنگری باز هم دلت خون می شودپس تو بدان ای کاروان این گفته را آب روان / چون وقت فردا آیدت دیگری مگو چون می شود پارسا بابایی...ادامه مطلب
ما را در سایت پارسا بابایی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : parsapoem بازدید : 98 تاريخ : چهارشنبه 28 دی 1401 ساعت: 20:10